• وبلاگ : به ياد لاله ها
  • يادداشت : خاطرات راهيان نور (1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مليحه 

    با عرض سلامت و خدا قوت. نميدانم تا حالا برايتان پيش آمده كه با يك جمله ساده يا يك خاطره كه براي خيلي ها عادي است، عوض بشويد؟ زندگيتان از اين رو به آن رو بشود؟ و البته نه هر خاطره اي كه آن نوا و صداي شهداست كه بخاطر خلوصش به آدم جان ميدهد.

    در جامعه كثيف امروز اين مشكل براي منهم زياد پيش ميآيد. نمونه اش ديروز بود كه درخواست براي انجام آن كار از من شد با اينكه نميشود لذتش را نديده گرفت اما با تمام سختي از آن دوري كردم. پا روي نفس گذاشتن خيلي سخت است. احساس خوبي دارم اما حداقل دلم ميخواست يك خواب خوبي ديشب ميديدم كه نديدم. يعني خدا از من قبول نكرد با اينكه او خود ميداند كه من چقدر با نفسم مبارزه كردم و در اوج نياز از آن پرهيز كردم و علتش را هم فقط ترس از خدا ميدانستم. يعني اينكار من هيچ؟ پاداشي؟ خواب خوشي؟ ما كه لياقت جبهه و شهادت نداريم به يك خواب خوب هم راضي هستيم. ايكاش آن شهيد بزرگوار برايم دعا ميكرد. اگر شما نام آن شهيد را ميدانيد و اگر مزارش در بهشت زهراي تهران است، شما را به خدا بفرماييد